امروز:
مقام معظم رهبری :
رايانه‌ها و ارتباطات اينترنتى و فضاى مجازى و سايبرى فرصت فوق‌العاده‌اى است؛ مبادا اين فرصت ضايع شود

کوفیان ایستاده اند تا اسیران را ببینند. علی بن الحسین از خیمه خارج می شود. برای نخستین بار نگاهش به چشمان بی مهر و چهره های پیمان شکن کوفیان خیره می شود. امام سخنش را با ستایش پروردگار آغاز کرد و بر پیامبر درود فرستاد. سپس چنین فرمود:
هان ای مردم! آن که مرا می شناسد سخنی با او ندارم، ولی آن کس که مرا نمی شناسد، بداند که من علی فرزند همان حسینم که در کنار رود فرات با کینه و عناد سر مقدسش را از بدن جدا کردند، بدون این که جرمی داشته باشد و حقی داشته باشند. من فرزند کسی هستم که حریم او را حرمت ننهادند... اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند...
هان ای مردم! ای کوفیان! شما را به خدا سوگند! آیا به یاد دارید نامه هایی که برای پدرم نوشتید؟ نامه های سراسر خدعه و نیرنگ تان را؟ وای بر شما! از آن چه برای آخرت خویش تدارک دیده اید... پیامبر اکرم را با کدام رو و با کدام چشم نگاه خواهید کرد؟ او به شما خواهد گفت: شما خاندان مرا کشتید. حرمتم را شکستید بنابراین از امت من نخواهید بود.
هنگامی که سخنان امام سجاد به این جا رسید، صدای کوفیان به گریه بلند شد و به سرزنش یکدیگر پرداختند.1
۱ـ امام سجاد علیه السلام، جمال نیایشگرانصص 104 ـ 105.



برچسب‌ها: سخنان امام سجاد علیه السلام - زندگی سیاسی امام سجّاد علیه السلام


تاریخ : [ پنج شنبه 1395/2/2 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]




تمامی حقوق مطالب، برای پایگاه قبله اهل سجود محفوظ است.

X