امروز:
مقام معظم رهبری :
رايانه‌ها و ارتباطات اينترنتى و فضاى مجازى و سايبرى فرصت فوق‌العاده‌اى است؛ مبادا اين فرصت ضايع شود

در بررسی اساسی‏ ترین مظاهر زندگی امام سجاد (ع) به مواردی چون:ترک دنیا، کثرت عبادت، زهد نسبت ‏به مال دنیا و خوشی‏ های آن‏ خواهیم رسید. ما از این مظاهر به «تعبد» و روی گردانی ازدنیا، تعبیر می‏کنیم. «تعبد» در حیات پربرکت امام (ع) به گونه ‏ای است که محتاج دلیل ‏و نص تاریخی نیست. همین کافی است که بدانیم آن حضرت را «زین‏ العابدین‏» و «سجاد» لقب دادند. در نظر علمای غیر شیعی،امام سجاد (ع) عابدترین و زاهدترین فرد خود زمانه است که مانندخورشیدی بر تارک انسانیت می‏درخشد و تاریخ او را در اعلا مرتبه‏می‏ستاید. برای معرفی عبادت امام (ع) به صورت زنده و شناساندن کیفیت ومقدار آن و بررسی حالاتی مانند ترس از خدا، زهد و موعظه که ازلوازم عبادت امام بشمار می‏آید، برخی از روایات را که متضمن‏این معنایند، یادآور می‏شویم: 1) از یکی از کنیزان امام (ع)،در باره عبادت آن جناب، سؤال کردند، او گفت: «آیا مختصر بگویم ‏یا تفصیل بدهم‏» گفتند: «مختصر بگو» گفت: «هرگاه برای ایشان غذا می ‏بردم یا می‏رفت م‏که رختخواب‏شان را پهن کنم، در حال نماز و عبادت می‏دیدمشان.هر روز و شب هزار رکعت نماز می‏خواند.پیشانی حضرت از زیادی سجده پینه بسته بود و مانند پوست زانوی‏شتر شده بود.» 2) امام باقر -علیه السلام- عبادت پدر بزرگوارشان را چنین‏توصیف می‏کند: «پدرم شب‏ها آن قدر نماز می‏خواند که هنگام رفتن‏به رختخواب، از ناتوانی بر روی زمین خود را می‏کشاند.» روایاتی هم کیفیت عبادت امام -علیه السلام- را شرح داده‏اند:گفته‏اند: امام (ع) در حال نماز، مانند چوب خشکی بی‏حرکت‏می‏ایستاد، مگر این‏که باد لباس‏های ایشان را به حرکت درمی‏آورد. چون به نماز قامت می‏بست، رنگ چهره‏اش متغیر می‏شد و در حال‏سجده، آن قدر می‏ماند که عرق از سر و روی مبارکش جاری می‏شد.هنگام وضو گرفتن، از خوف خدا، رنگش می‏پرید و این چنین خود رابرای دیدار پروردگار آماده می‏ساخت. بعضی از دوست‏داران امام، با دیدن آن همه عبادت و سخت‏گیری حضرت‏در تضرع و مناجات، خوف بر آنان را برمی‏داشت و از امام تقاضامی‏کردند که از عبادت خود کم کند و اندکی مراعات حال خود رابنماید. دخترش فاطمه، روزی به صحابی جلیل القدر، جابر بن‏عبد الله انصاری، گفت که هر طور شده امام (ع) را قانع سازد ازعبادتش بکاهد، تا خدای ناکرده صدمه‏ای به ایشان نرسد و به‏مریضی گرفتار نیاید. زیرا او تنها فرزند به جا مانده حسین (ع)و تنها حجت‏خدا، بر روی زمین است. کیفیت عبادت امام، اختیار از کف حاضران می‏ربود و دل آن‏ها رامی‏سوزاند. آن‏ها می‏گریستند و می‏ترسیدند که ضعف و ناتوانی، که‏بی‏سابقه نبود، کار دست امام بدهد. می‏گوید، روزی امام باقر (ع)نزد پدر رفت و او را در نماز، به حالتی عجیب مشاهده کرد.حالتی که کسی را یارای رسیدن به مرتبه آن نبود. رخسار امام (ع)از شدت شب‏زنده‏داری زرد شده بود و چشمانش از گریه بسیار سرخ.در اثر سجده‏های طولانی، پیشانی مبارکش پینه بسته بود


برچسب‌ها: مقالات - فضایل امام سجاد


تاریخ : [ جمعه 1395/1/13 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

گفتار زیر درباره یکى از چکادهاى سر به فلک کشیده جهان هستى، امام سجاد علیه‏السلام است. اایشان در برابر شدیدترین تندباد حادثه‏ها، استوار بر جاى ایستادند و تازیانه خون‏بارترین پیشامدها، چون عاشورا و گردباد تلخ‏ترین روزگاران، مانند دوران اسارت، آسیبى به شکوه شان نرساند. قرن‏هاست که چشم‏انداز زیباى بلنداى ایشان، همچنان، چشم‏ها را مى‏نوازد و به قلب‏ها استوارى و به دل‏ها جرئت مى‏بخشد.
زین‏ العابدین علیه‏السلام ، قهرمان معنویت است، به گونه‏اى که وقتى انسان به او مى‏نگرد، به حقیقت اسلام، نگاه مى‏کند. نمازهایش، پرواز روح به سوى خدا بود و با همه وجود در پیشگاه پروردگارش آماده مى‏شد. آن حضرت، پیک محبت بود؛ هر جا غریب و تهى‏دست و بینوایى را مى‏دید که دیگران به او توجه ندارد، به او محبت مى‏کرد و به خانه خودش مى‏آورد. روزى گروهى از جُذامى‏ها را دید که همه آنها را از خود مى‏راندند. آن حضرت آنها را به خانه فرا خواند و از ایشان پرستارى کرد. خانه امام زین‏العابدین علیه‏السلام ، پناه‏گاه مسکینان، یتیمان و بیچارگان بود. «وقتى شورشیان، بنى‏امیه را از مدینه بیرون کردند، مروان که خود از دشمنان امام بود، از امام خواهش کرد که همسر و خانواده او در خانه و پناه آن حضرت باشند و امام نیز با بزرگوارى پذیرفت. بدین‏گونه، در روزهایى که مدینه دست‏خوش قتل و غارت بود، خانه امام، پناه‏گاه پناهندگان بود و خانواده‏هاى فراوانى به آستان آن حضرت پناه آوردند و امام نیز تا پایان درگیرى‏هاى خونین از آنان پذیرایى کرد».
ز رنج آرد به راحت، مردمان را
نشاند فتنه دور زمان را
همه راحت بُوَد بر خلق، بى‏رنج
وجودش خلق را شادى است چون گنج


برچسب‌ها: مقالات - صحیفه سجادیه - فضایل امام سجاد


تاریخ : [ پنج شنبه 1395/1/12 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

در روز چهار شعبان، 38 سال پس از هجرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرزندی پاک از سلاله فاطمه زهرا علیها السلام در مدینة النبی به دنیا آمد و چشم شیعیان را روشن نمود . نام او «علی‏» بود که بعدها به «زین العابدین‏» و «سجاد» مشهور گشت . دو سال پس از تولد او، جدش امیر مؤمنان علی علیه السلام در محراب عبادت، به شهادت رسید و پس از آن به مدت ده سال، شاهد حوادث دوران امامت عمویش امام حسن علیه السلام بود . از سال پنجاه هجری، به مدت یازده سال در دوران پر فراز و نشیب امامت پدرش حسین بن علی علیهما السلام که با قدرت‏طلبی معاویه و پسرش یزید مصادف بود، در کنار او قرار داشت و پس از آن، در محرم الحرام سال 61 هجری پس از قیام و شهادت پدر بزرگوارش در حادثه کربلا، امامت و زعامت جامعه اسلامی را عهده‏دار شد (1). این دوران که 34 سال به طول انجامید، با حکومت عده‏ای از حاکمان مقارن بود که عبارتند از:
1- یزید بن معاویه (61- 64 ه . ق)
2- عبد الله بن زبیر (61- 73 که به صورت مستقل حاکم مکه بود)
3- معاویة بن یزید (چند ماه از سال 64)
4- مروان بن حکم (نه ماه از سال 65)
5- عبد الملک بن مروان (65- 86)
6- ولید بن عبد الملک (86- 96)
آن امام همام، در سال 94 یا 95 هجری در مدینه منوره رحلت نمود و در قبرستان بقیع در کنار قبر عمویش امام حسن مجتبی علیه السلام به خاک سپرده شد (2).


برچسب‌ها: فضایل امام سجاد


تاریخ : [ پنج شنبه 1395/1/12 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

بی ‏تردید یکی از مهم‏ترین رازهای توفیق پیشوایان معصوم علیهم السلام در طول حیات و بعد از شهادت آن بزرگواران، جایگاه معنوی و شخصیت والایشان در قلوب انسان‏های مشتاق فضائل و کمالات بوده است . از آنجا که حضرات معصومین علیهم السلام هرکدام در عصر خویش به عنوان اسوه کامل انسانیت و بارزترین نمونه کمالات و صفات انسانی بوده ‏اند و عموم مردم فطرتا چنین صفاتی را دوست دارند; به این جهت، به امامان معصوم علیهم السلام به دیده محبت و عشق می ‏نگریسته‏ اند. حتی دشمنان آن بزرگواران با اعتراف به این حقیقت انکارناپذیر، بارها زبان به ستایش پیشوایان معصوم گشوده و مناقب و افتخارات آنان را به دیگران یادآور شده ‏اند .
در این فرصت، مروری کوتاه بر جایگاه معنوی حضرت زین‏ العابدین علیه السلام در جامعه و برخی علل محبوبیت آن پیشوای راستین خلق در دلهای مشتاق، خواهیم داشت‏ باشد که ما نیز با پرورش محبت روزافزون آن امام همام، دلهایمان را از زنگار جهل و خرافه ‏ها زدوده و در پرتو دوستی اهل بیت علیهم السلام گامهای سعادت آفرین به سوی کمال برداریم . ان شاء الله
ناگفته نماند که مقصود ائمه اطهار علیهم السلام جلب رضایت مخلوق در مقابل سخط و خشم خالق نبوده است; زیرا:
الف) ساختار شخصیت آن بزرگواران و رفتار و کردارهای پسندیده‏ شان طبیعتا با فطرت مردم سازگار بوده و انسان‏های پاک فطرت و عموم مردم عادی به دیده محبت و احترام به آنان می‏ نگریستند .
ب) چون امامان معصوم علیهم السلام برای هدایت مردم و پیشبرد مقاصد الهی خود به مقبولیت اجتماعی نیاز داشتند تا آنجا که اهداف الهی و اصول مسلم اسلام اجازه می‏داد، سعی می‏کردند افکار عمومی و رضایت مردم را در راستای ارزش‏های معنوی جلب کرده و آنان را در مقابل اهل باطل بسیج نمایند . چنان‏که بارها از این نیروی عظیم بر ضد ستمگران و زورگویان بهره می‏بردند .


برچسب‌ها: فضایل امام سجاد


تاریخ : [ چهارشنبه 1395/1/11 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

عبدالملک بن مروان ، بعد از 21 سال حکومت استبدادی ، در سال 86 هجری از دنیا رفت. بعد از وی پسرش ولید جانشین او شد. ولید برای آنکه از نارضاییهای مردم بکاهد، بر آن شد که در روش دستگاه خلافت و طرز معامله و رفتار با مردم تعدیلی بنماید. مخصوصا در مقام جلب رضایت مردم مدینه که یکی از دو شهر مقدس مسلمین و مرکز تابعین و باقیماندگان صحابه پیغمبر و اهل فقه و حدیث بود برآمد. از این رو هشام بن اسماعیل مخزونی پدر زن عبدالملک را که قبلاً حاکم مدینه بود و ستمها کرده بود و مردم همواره آرزوی سقوط وی را می کردند از کار برکنار کرد. هشام بن اسماعیل ، در ستم و توهین به اهل مدینه بیداد کرده بود. سعید بن مسیب ، محدث معروف و مورد احترام اهل مدینه را به خاطر امتناع از بیعت ، شصت تازیانه زده بود و جامه ای درشت بر وی پوشانده ، بر شتری سوارش کرده ، دور تا دور مدینه گردانده بود. به خاندان علی علیه السلام و مخصوصا مهتر و سرور علویین ، امام علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام بیش از دیگران بدرفتاری کرده بود. ولید هشام را معزول ساخت و به جای او، عمر بن عبدالعزیز، پسر عموی جوان خود را که در میان مردم به حسن نیت و انصاف معروف بود، حاکم مدینه قرار داد. عمر برای باز شدن عقده دل مردم ، دستور داد هشام بن اسماعیل را جلو خانه مروان حکم نگاه دارند و هرکس که از هشام بدی دیده یا شنیده بیاید و تلافی کند و داد دل خود را بگیرد. مردم دسته دسته می آمدند، دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود که نثار هشام بن اسماعیل می شد. خود هشام بن اسماعیل ، بیش از همه ، نگران امام علی بن الحسین و علویین بود. با خود فکر می کرد انتقام علی بن الحسین در مقابل آن همه ستمها و سب و لعنها نسبت به پدران بزرگوارش ، کمتر از کشتن نخواهد بود. ولی از آن طرف ، امام به علویین فرمود، خوی ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آنکه ضعیف شد انتقام بگیریم ، بلکه برعکس ، اخلاق ما این است که به افتادگان کمک و مساعدت کنیم . هنگامی که امام با جمعیت انبوه علویین ، به طرف هشام بن اسماعیل می آمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند. هر لحظه انتظار مرگ را می کشید. ولی برخلاف انتظار وی ، امام طبق معمول که مسلمانی به مسلمانی می رسد با صدای بلند فرمود:سَلامٌ عَلَیْکُمْ و با او مصافحه کرد و بر حال او ترحم کرده به و فرمود:اگر کمکی از من ساخته است حاضرم . بعد از این جریان ، مردم مدینه نیز شماتت به او را موقوف کردند.
منبع: داستان راستان


برچسب‌ها: داستان و حکایات - فضایل امام سجاد


تاریخ : [ سه شنبه 1395/1/10 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
به هنگام معرفی یک نظام منسجم تربیتی و غیرتربیتی، نکته ای که توجه مخاطب را به خود جلب می کند، مبانی اولیه ای است که نظام بر آن استوار شده است. بنابراین، باید پرسید مبانی نظام تربیتی صحیفه سجادیه چیست؟
برای پاسخ دادن به این پرسش، نخست مفهوم «مبانی» تعریف می شود. سپس به برخی از مهم ترین مبانی تربیتی صحیفه سجادیه می پردازیم که امام سجاد علیه السلامبا بهره گیری از آنها به اصلاح و تربیت مردم پرداخته است.
به نظر برخی نویسندگان، مبانی تعلیم و تربیت از موقعیت آدمی و امکانات و محدودیت هایش و نیز از ضرورت هایی که حیاتش همواره تحت تأثیر آنهاست، بحث می کند.
1 بعضی دیگر، مبنا را مترادف با اصل دانسته و در تعریف اصل، همان تعریف مبنا را آورده اند. پس نمونه هایی از مبانی را به عنوان اصول برشمرده اند.2 البته بهتر است در علم تعلیم و تربیت، مبانی را این گونه تعریف کنیم: «مجموعه قانون مندی های مربوط به ویژگی های انسان که دو خصوصیت دارند: اول اینکه در مورد عموم انسان ها صادق هستند؛ دوم اینکه به شکل قضایای دربردارنده «است»، ذکر می شوند».3
بنابراین، مقصود از مبانی تربیت در این بخش، همان ویژگی های عمومی انسان است که شاخه ای از توصیف انسان بوده و متناظر با آن چیزی است که در علوم انسانی ـ مانند روان شناسی و جامعه شناسی ـ بحث می شود. این مبانی، همان اصول شناخته شده در علوم نظری هستند، ولی چون اصول مورد نظر در علوم کاربردی، بر این گونه اصول (در علوم نظری) مبتنی اند، این اصول (در علوم نظری) چونان مبانی اصول در علوم کاربردی هستند.4
در صحیفه سجادیه، گرچه برخی مطالب به شکل دعا از سوی امام سجاد علیه السلامصادر شده است، ولی به روشنی، مبانی و اصول تربیتی اسلام از آنها استنباط می شود. در ادامه، با بررسی صحیفه سجادیه، موارد مهم این مبانی را بررسی می کنیم.5

برچسب‌ها: صحیفه سجادیه


تاریخ : [ دوشنبه 1395/1/9 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]


1. آفتاب سرخ غمگین (نگاهی نو به زندگی و زمانه امام سجاد علیه السلام)، کمال سید، ترجمه: حسین سیدی، تهران، انتشارات مدرسه، 1377.
2. آینه مکارم (شرح دعای مکارم الاخلاق امام سجاد علیه السلام)، روح الله خاتمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1371.
3. از ژرفای حج (پیام امام سجاد علیه السلام به شبلی درباره فلسفه حج)، علی اکبر مظاهری، تهران، دارالحدیث، 1375.
4. امام سجاد علیه السلام، الگوی زندگی، حبیب الله احمدی، قم، انتشارات فاطیما، 1382.
5. امام سجاد علیه السلام، پیشوای چهارم، س. ارجمند، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1373.
6. امام سجاد علیه السلام، جمال نیایشگران، احمد ترابی، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1374.
7. امام علی بن الحسین علیه السلام، فخر ساجدان و زین عابدان، عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نوید اسلام، 1381.
8. حضرت امام علی بن الحسین علیه السلام، سید کاظم ارفع، تهران، انتشارات فیض کاشانی، 1373.
9. انوار هدایت، (چهل حدیث معتبر در موعظه و حکمت به ضمیمه صحیفه امام سجاد علیه السلام پیرامون زهد)، قم، مؤسسه امام هادی علیه السلام، 1382.
10. باغ آسمان (چهل قصه از زندگی امام سجاد) علیه السلام، ناصر نادری، تهران، پیام محراب، 1378.
11. بر امام سجاد علیه السلام و امام باقر علیه السلام چه گذشت؟، محمدحسن موسوی کاشانی، تهران، دارالکتب العلمیه، 1379.
12. بررسی نقش امام سجاد علیه السلام در رهبری شیعه پس از واقعه کربلا، محسن رنجبر، قم، دفتر نشر معارف، 1381.
13. برگزیدگان (حضرت امام سجاد علیه السلام برای نوجوانان)، مهدی رحیمی، تهران، بنیاد بعثت، 1377.
14. بهترین زندگی در پرتو سخنان امام سجاد علیه السلام، مسعود رضا، تهران، انتشارات بدخشان، 1374.
15. بی کران معارف، (وظایف انسان در آینه رساله حقوق حضرت امام سجاد علیه السلام)، محمدعلی اخوان، قم، بوستان کتاب، 1382.
16. پرتویی از زندگی چهارده معصوم علیهم السلام :(نگاهی بر زندگی امام سجاد علیه السلام)، محمد محمدی اشتهاردی، تهران، اداره عقیدتی سیاسی ارتش، 1376.
17. پنجاه و هفت درس زندگی از سیره عملی حضرت امام سجاد علیه السلام، حمیدرضا کفاش، تهران، انتشارات عابد، 1381.
18. پیام آوران کربلا، (خطبه های امام سجاد علیه السلام و زینب کبری علیهاالسلام)، ابراهیم بابایی آملی، قم، انتشارات نجبا، 1380.
19. پیشوای چهارم حضرت امام سجاد علیه السلام، قم، مؤسسه در راه حق، 1377.
20. تحلیلی از زندگانی امام سجاد علیه السلام، باقر شریف قرشی، ترجمه: محمدرضا عطایی، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام، 1374.
21. ترجمه و شرح رساله حقوق امام سجاد علیه السلام، محمد سپهری، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، 1382.
22. جهاد امام سجاد علیه السلام، محمدرضا حسینی، ترجمه: موسی دانش، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1382.
23. حضرت امام سجاد علیه السلام پاسدار خون شهیدان، اکبر صادقی، قم، انتشارات سلسبیل، 1379.
24. حقوق اخلاقی، (بر اساس رساله حقوق امام سجاد علیه السلام)، مشفقی پورطالقانی، تهران، انتشارات راستان، 1380.
25. حقوق از دیدگاه امام سجاد علیه السلام (به زبان آذری)، قدرت الله مشایخی، قم، انتشارات انصاریان، 1381.
26. داستان زندگی امام سجاد علیه السلام، امیر مهدی مرادحاصل، تهران، پیام نور، 1381.
27. داستان هایی از زندگانی امام سجاد علیه السلام، محمود حکیمی، تهران، بی تا.
28. در قله سجود؛ حضرت امام سجاد علیه السلام، امیر مهدی مرادحاصل، تهران، مؤسسه فرهنگی منادی تربیت، 1382.
29. در مکتب پیشوای ساجدان، امام علی بن الحسین علیه السلام، علی قائمی، تهران، انتشارات امیری، 1376.
30. دعای ابوحمزه ثمالی از امام سجاد علیه السلام، ترجمه: عباس آیتی، قم، انتشارات امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف ، 1381.
31. دنیای ناشناخته نیایش، (نگرشی بر نیایش امام سجاد سیدالساجدین علیه السلام)، علی رضا تقدس، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373.
32. رساله حقوق امام سجاد علیه السلام (حقوق و روابط اجتماعی)، ترجمه: محمدجواد مولوی نیا، قم، انتشارات خرم، 1379.
33. زندگانی امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام، حسین وجدانی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1374.
34. زندگانی امام سجاد علیه السلام، احمد حیدری، مشهد، جهاد سازندگی استان خراسان، 1374.
35. زندگانی امام سجاد علیه السلام، منصور کریمیان، تهران، اشرفی، 1381.
36. زندگانی امام سجاد علیه السلام، جمعی از علمای لبنان، ترجمه: حمیدرضا کفاش، تهران، انتشارات عابد، 1380.
37. زندگانی زین العابدین حضرت امام سجاد علیه السلام، سیدمحمدتقی مدرسی، تهران، انتشارات بقیع، 1377.
38. زندگانی علی بن الحسین علیه السلام، سیدجعفر شهیدی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1382.
39. ستارگان درخشان، (سرگذشت حضرت امام سجاد زین العابدین علیه السلام)، محمدجواد نجفی، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، 1376.
40. سخنان گهربار امام سجاد علیه السلام، منصور کریمیان، تهران، اشرفی، 1380.
41. سیره علمی و عملی امام سجاد علیه السلام، ابراهیم بابایی آملی، قم، انتشارات نجبا، 1382.
42. سیری در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام، آیت الله یثربی، قم، انتشارات فرهنگ آفتاب، 1382.
43. شام غریبان، (داستان زندگی امام سجاد علیه السلام)، رضا شیرازی، تهران، انتشارات پیام آزادی، 1378.
44. شتر سرگردان (مجموعه دوازده قصه از زندگی امام سجاد علیه السلام)، مسلم ناصری، تهران، بی نا، 1378.
45. صاحبان حق در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام، حمید محمدی راد، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1378.
46. توفان خطبه ها (خطبه های امام حسین علیه السلام و امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام)، شاعر: احد ده بزرگی، تهران، انتشارات پیام آزادی، 1379.
47. فروغ عاشورا در گفتار امام سجاد علیه السلام، مهدی عبداللهی، قم، انتشارات پیام امام هادی علیه السلام، 1382.
48. فریادی در محراب (زندگانی حضرت امام سجاد علیه السلام)، مهدی شمس الدین، قم، انتشارات نورنگار، 1377.
49. کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد علیه السلام، سیدعلی حسینی قمی، قم، انتشارات نبوغ، 1381.
50. مثل آسمان (امام سجاد علیه السلام)، شاعر: مهدی وحیدی صدر، مشهد، انتشارات عروج اندیشه، 1382.
51. معجزات امام سجاد علیه السلام، حبیب الله اکبرپور، مشهد، 1382.
52. نقش امام سجاد علیه السلام در رهبری شیعه، محسن رنجبر، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله ، 1382.
53. نگاهی بر زندگی امام سجاد علیه السلام، محمد محمدی اشتهاردی، تهران، نشر مطهر، 1374.
54. یادواره دوازدهمین مراسم شب شعر عاشورا (ویژه امام سجاد علیه السلام)، شیراز، ستاد برگزاری شب شعر عاشورا، 1378.

برچسب‌ها: معرفی کتاب


تاریخ : [ يکشنبه 1395/1/8 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]


از امام سجاد علیه السلام سخنان حکیمانه و پندهای انسان ساز و نیز نیایش های عارفانه بسیاری به یادگار مانده است که بخشی از آن در کتاب ارزشمند صحیفه سجادیه آمده که به زبور آل محمد علیهم السلام مشهور است. آنچه در ادامه می آید، گزیده ای از سخنان آن حضرت در منابع اهل سنت است.
امر به معروف و نهی از منکر
ترک کننده امر به معروف و نهی از منکر، مانند کسی است که قرآن را پشت سر انداخته و عامل به آن نیست؛ مگر کسی که از اموری بپرهیزد و تقیه پیشه کند. گفته شد: تقیه چگونه است؟ فرمود: [شخص] از ستمکار سرکش بترسد که از حد گذراند و سرکشی کند.
1
توبه
به یقین، خدای تعالی، مؤمنِ گنه کارِ توبه کننده را دوست دارد.
2
شگفتی از منکر خدا و قیامت
درشگفتیم از کسی که در خدای عزوجل شک می کند؛ با اینکه آفرینش و نشانه های او را می بیند.
همچنین درشگفتم از کسی که منکر حیات اخروی است؛ با اینکه حیات دنیا را می بیند (که چگونه همه چیز پس از مردن، در فصل بهار رویش دوباره می یابد. نیز در شگفتم از کسی که برای دنیای فناپذیر تلاش می کند، ولی برای سرای ابدی کاری نمی کند.
3


برچسب‌ها: سخنان امام سجاد علیه السلام


تاریخ : [ شنبه 1395/1/7 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

یکی از آثار تخلف ناپذیری که در پرتو بندگی حق تعالی نصیب بندگان مخلص می شود، تقرب به خداوند و برخورداری از مقام ولایت تکوینی است. در سایه چنین ولایتی، دارنده آن به اذن الهی از کرامت ها و معجزه هایی بهره مند می شود. این حقیقت، در حدیثی که در منابع معتبر شیعه و اهل سنت از قول رسول خدا صلی الله علیه و آلهنقل شده، به عنوان حدیث قدسی آمده است. رسول خدا صلی الله علیه و آلهمی فرماید: خداوند متعال فرموده است:
هر که با ولیّ من دشمنی در پیش گیرد، با او اعلام جنگ می کنم و بنده ام به چیزی همانند انجام واجبات به من تقرب نجوید و او همواره با انجام مستحبات (افزون بر واجبات)، چنان به من تقرب می یابد که او را دوست خواهم داشت. وقتی او را دوست داشتم، در این هنگام، من گوش او می گردم که با آن می شنود؛ چشم او می گردم که با آن می بیند و دست او می شوم که با آن امور را در دست می گیرد و پای او می شوم که با آن به سوی مقصد راه می رود. (یعنی همه رفتار او الهی می گردد. در این صورت،) اگر از من چیزی بخواهد، بی گمان به او عطا خواهم کرد و اگر پناه جوید، پناهش خواهم داد.
1
امام علی بن الحسین علیه السلام نیز یکی از مصداق های همین بندگان خاص الهی بود که هدف زندگی اش را در بندگی حق تعالی می جست. راز و نیازهای عاشقانه او که در صحیفه اش به یادگار مانده، نشان دهنده گوشه ای از این ارتباط میان عابد و معبود و عاشق و معشوق است. بدین جهت، برخوردار بودن از آثار چنین عبودیتی امری بدیهی است.
نمونه ای از این کرامت ها در زندگی امام سجاد علیه السلام، پیش تر از زبان ابن شهاب زهری در ماجرای دستگیری امام سجاد علیه السلام به دستور عبدالملک بن مروان اشاره شد که چگونه حضرت توانست از غل و زنجیر رهایی یابد و در یک لحظه، خود را به کاخ عبدالملک برساند و با وی اتمام حجت کند.


برچسب‌ها: کرامات امام


تاریخ : [ جمعه 1395/1/6 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

امام با تدبیر و دوراندیشی و کناره گیری مصلحتی از اوضاع سیاسی، توانست موقعیت ویژه اهل بیت علیهم السلام را پس از سال ها احیا کند و با اخلاق و رفتار کریمانه و بخشش های فراوان، دل های مردم را به سوی اسلام اصیل بکشاند. امام تا بدان حد نزد مردم محبوبیت یافت که مردم آن عصر همانند اصحاب پیامبر که دستان آن حضرت را می بوسیدند،1 دست علی بن الحسین علیه السلام را برای تبرک می بوسیدند. مصعب بن زبیر، مخالف سرسخت اهل بیت می گوید:
به چشم خود دیدم که مردی بر علی بن الحسین علیه السلام در مسجد وارد شد و دست وی را می بوسید و بر چشمان خود می مالید.
2
آن حضرت چنان هیبت و عظمتی نزد مردم یافت که حاکمان وقت نسبت به ایشان حسادت ورزیدند. در این زمینه می توان به ماجرای مشهور فرزدق و هشام بن عبدالملک اشاره کرد. نوشته اند که هشام پسر عبدالملک در زمان حکومت پدرش به حج رفت. او در حالی که شماری از امیران، وی را همراهی می کردند، وارد کعبه شد و خواست حجرالاسود را استلام کند، ولی به علت انبوهی جمعیت نتوانست. ازاین رو، منبری برایش آوردند تا وی بر آن بنشیند و بر گرد کعبه طواف کند. هنگام طواف، علی بن الحسین علیه السلامکه ردایی بر تن داشت، وارد شد، در حالی که خوش بو و خوش چهره ترین مردم بود و میان دو چشمان او بر پیشانی علامت سجده ها نمایان بود. او بر گرد کعبه به طواف پرداخت. همین که به نزدیک حجرالاسود رسید، مردم کناره گرفتند تا وی بتواند به راحتی حجرالاسود را استلام کند. وقتی هشام این ماجرا را دید، به خشم آمد، ولی چیزی نگفت. مردی شامی از هشام پرسید: این شخص چه کسی است که مردم چنین از هیبتش به وی احترام می گذارند و این گونه راه حجرالاسود را بر وی می گشایند؟ هشام بن عبدالملک گفت: او را نمی شناسم. فرزدق (شاعر) گفت: اما من او را می شناسم. شامی پرسید: ای ابوفراس او کیست؟ فرزدق شعری سرود که بخشی از آن چنین است:


برچسب‌ها: مقالات


تاریخ : [ پنج شنبه 1395/1/5 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب



تمامی حقوق مطالب، برای پایگاه قبله اهل سجود محفوظ است.

X