یکی دیگر از ویژگی های انسان که از مبانی تربیتی صحیفه سجادیه به شمار می آید، «گرایش به جاودانگی» است. انسان در شرایط طبیعی می خواهد جاودانه باشد و تا ابد باقی بماند. حتی در مواردی که از سختی ها به تنگ آمده است و برای مثال، مرگش را از خدا می خواهد، به گونه ای، خلاصی از درد و بقای لذت را می جوید.
گرایش به جاودانگی، گرایشی فطری و طبیعی است که در نهاد و سرشت انسان قرار داده شده است و در اختیار انسان نیست.1 آنچه در زمینه این گرایش در اختیار انسان قرار دارد، جهت دادن به آن، تعیین مصداق برای آن، پی آمدهای آن و نوع رفتاری است که انسان تحت تأثیر آن برمی گزیند. این امور به سبب ویژگی اختیاری بودنشان، در حوزه تعلیم و تربیت قرار می گیرند.
امام سجاد علیه السلام در دعاهای زیادی مانند: «دعا برای فرزندان»، «دعا هنگامی که روزی بر آن حضرت تنگ می شد» و برخی دعاهای دیگر، به این ویژگی انسان اشاره کرده است. از جمله در دعای بیست و پنجم، امام با دعا برای فرزندان و درخواست بقا و طول عمر برای آنها، از خداوند می خواهد:
بار خدایا! بر من منت گذار و نعمت عطا فرما با زنده ماندن فرزندانم.2 بار خدایا! عمرشان را برای من دراز گردان و مدت زندگی شان را زیاد کن.3
امام در این فرازها، بقای عمر فرزندان را از درگاه الهی می خواهد و این به سبب «گرایش به جاودانگی» است که در سرشت انسان وجود دارد.
بنابراین، ویژگی جاودانگی خواهی، یکی از مبانی تربیتی در صحیفه سجادیه به شمار می رود؛ زیرا خاستگاه بسیاری از رفتارهای پسندیده، مانند بندگی خدا، به جا آوردن رفتارهای نیک برای عالم آخرت و از میان رفتن رفتارهای ناپسندی همچون آرزوهای دراز، آزمندی و گناهان زیاد در انسان است.
برچسبها:
یکی دیگر از مبانی تربیتی و ویژگی های انسان در صحیفه سجادیه، کمال جویی1 است. انسان کمال جو، به دنبال نوعی افزایش کمّی یا کیفی و شکوفایی است و همیشه می کوشد کامل ترین مرتبه از هر کمالی را به دست آورد تا بهره وجودی اش بیشتر شود.
الف) دسته بندی کمال انسانی
امام سجاد علیه السلام در دعاهای فراوانی از صحیفه سجادیه به ویژگی کمال جویی اشاره کرده است که با بررسی آنها، در مجموع، دو دسته کمال را می توان در نظر گرفت.
یک ـ کمال مادی
امام سجاد علیه السلام در دعایی می فرماید: «اَلّلهُمَّ اسقِنا سَقْیًا... تُکمِلُ لَنا بِهِ طَیِّباتِ الرِّزْق؛ بار خدایا، ما را به گونه ای سیراب کن که روزی های پاکیزه را برای ما به کمال برسانی.»2 همچنین می فرماید: «اَکْمِلْ لی بها خَیرَ الدُّنیا وَ الاخِرَةِ؛ به وسیله آن راه (یا آن محبت به خدا)، خیر و خوبی دنیا و آخرت را برایم کامل گردان».3
دو ـ کمال معنوی
امام سجاد علیه السلام در فرازهایی از کلامش در مقام درخواست کمال معنوی مانند: کمال ایمان، یقین، نیت، عمل و طاعت می فرماید:
اَلّلهُمَّ... بَلِّغْ بایِمانی اَکْمَلَ الایمانِ، وَ اجْعَلْ یَقینی اَفْضَلَ الیَقینِ، وَ انْتَهِ بِنِیَّتی اِلی اَحْسَنِ النِّیّاتِ...4 وَ اَتمِمْ عَلَیْنا باسْتِکْمالِ طاعَتِکَ فِیهِ المنَّةَ.5
بار خدایا! ایمانم را به پایه کامل ترین ایمان برسان و باورم را برترین باورها قرار ده و نیتم را به نیکوترین نیت ها برسان... و به وسیله کامل کردن طاعت و فرمان بری ات در آن، نعمت را بر ما کامل ساز.
کمال هایی که در این دعاها آمده اند، در واقع، کمال هایی هستند که انسان را به سوی کمال نهایی؛ یعنی «خدا» هدایت می کند. در نظام عقیدتی اسلام، خداوند، کمال مطلق است و از سوی دیگر، انسان حقیقتی است که از اصل خویش؛ یعنی آفریدگارش دور مانده است و می خواهد به آن کمال مطلق برسد. ازاین رو، تا به آن اصل نرسد و به آن مقام دست نیابد، همواره احساس غربت می کند و به هیچ چیز دیگر قانع نیست تا به خدا برسد و آرامش یابد. آرامش انسان تنها زمانی ممکن می شود که به کمال مطلق؛ یعنی خدا برسد.6 امام در دعایی در مورد کمال نهایی انسان که همان قرب الهی است، می فرماید:
و رغبت و خواسته ام را در آنچه نزد تو است، شوق و دوستی دیدار خویش قرار ده.7
مفسران در تفسیر آیه شریفه «إِنَّ اْلإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعًا.» (معارج: 19) گفته اند همین حالت حرص و کم طاقتی انسان، سبب می شود که او در هر امری به کم و اندک قانع نباشد و همیشه در پی بیشترین ها و کامل ترین ها باشد.8 به عبارت دیگر، ویژگی ذاتی حرص در انسان، مقدمه کمال یابی و سیرتکاملی است.
نقش مؤثر کمال خواهی در مجموعه نظام تربیتی و به ویژه در بخش راهکارهای تربیتی، در رفتارهای انسان متجلی می شود. بدین صورت که اگر مقدمات رشد و اصلاح این ویژگی در انسان فراهم شود، انسان به دنبال کمال هایی می رود که وی را به خدا نزدیک می کند و فقط خدا را دارای کمال مطلق می داند. اگر این ویژگی به انحراف کشانده شود، منشأ ظهور خصلت های زشتی چون آزمندی خواهد شد.
ب) ویژگی های انسان کامل در صحیفه سجادیه
در بحث کمال خواهی توجه به این نکته بایسته است که از ویژگی های انسان کامل، لابه لای بخش های صحیفه، فراوان یاد شده است. تفکر در محتوای این گونه دعاها، یکی از بهترین راه های شناخت ابعاد مختلف شخصیت انسان کامل از دیدگاه صحیفه سجادیه است. در ادامه، تنها به برخی ویژگی های انسان کامل از دیدگاه صحیفه سجادیه اشاره می شود تا نمایی کلی از انسان کامل نشان دهیم و مبانی نظام تربیتی صحیفه را روشن تر ترسیم کنیم.
یک ـ انسان کامل، مشتاق وصال الهی است
و رغبت و میلم را در آنچه (پاداش اخروی) نزد تو است، شوق و دوستی دیدار (رحمت) خویش قرار ده.9 و مرا از مقامت (مقام منیع و جایگاه بلندت) بترسان و برای لقایت، مشتاق ساز.10
دو ـ انسان کامل، بالاترین عشق ها را نثار دوست می کند
دلم را برای محبت و دوستی خودت از هرگونه (محبت جز تو) خالی ساز.11
سه ـ انسان کامل، آرزوی زندگی گوارا می کند
پس مرا با زندگی گوارا و دل انگیز زنده دار تا آن گونه که می خواهم، آن زندگی نظم پذیرد و آنچه را دوست دارم، در برگیرد؛ یعنی آنچه را نمی پسندی، انجام ندهم و آنچه را نهی کرده ای، مرتکب نشوم.12
چهار ـ انسان کامل به حقیقت توحید، ایمان دارد
و دستاویزم به سویت، یگانه دانستن تو است و وسیله ام آن است که چیزی را با تو شریک نساخته و با تو خدایی نگرفته ام.13
پنج ـ انسان کامل، هم نوعان خود را دوست دارد و به آنها کمک می کند
و آنان را توفیق ده برای برپا داشتن روش و فرا گرفتن اخلاق نیک خود در سود رساندن به ناتوانانشان و جلوگیری از نیازمندی شان و رفتن نزد بیمارشان و راهنمایی کردن راه جویان و اندرز دادن مشورت کننده شان.14
وقتی امام سجاد علیه السلام به عنوان یک انسان نمونه و مظهر کمال، آن گونه داشتن ویژگی های انسان کامل را از خدای متعال درخواست می کند، ره پویان و شیعیان آن امام که خواهان کمالند، باید برای دست یابی آن ویژگی ها بسیار بکوشند.
برچسبها:
یکی از ویژگی های فطری انسان که از جمله مبانی تربیتی در صحیفه سجادیه نیز به شمار می آید، انگیزه «خوددوستی»1 است. خوددوستی به این معناست کهانسان در مرتبه ذات نفس، خویشتن خویش را دوست دارد.2 بنابر نظر محمد قطب، نخستین و اصلی ترین گرایشی که با اراده خدا در نهاد انسان قرار داده شده، خوددوستی است. وی می افزاید خوددوستی، کششی است که انسان را به کار و تلاش امیدوار می کند و سبب می شود انسان برای سعادتش بکوشد. اگر این خوددوستی نبود، انگیزه ای نبود که انسان را به حرکت وادارد.3
«حب ذات» یا خوددوستی به صراحت در صحیفه سجادیه عنوان نشده است، ولی به صورت های مختلف در بعضی از دعاها به آن اشاره شده است. برای مثال، در دعای هفتم صحیفه، حضرت به هنگام کار دشوار و دل آزار یا پیشامدهای سخت یا غم و اندوه می فرماید:
یا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الَمکارهِ، وَ یا مَن یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدائد، وَ یا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنَهُ المَخرَجُ اِلی رَوْحِ الفَرَج.4
ای آن که گره های ناگواری ها به دست او باز می گردد و ای آن که تیزی و برندگی سختی ها به او کند و شکسته می شود و ای آن که رهایی یافتن از گرفتاری ها و رفتن به سوی آسایش و گشایش و خوشحالی، از او درخواست می گردد.
دعاهایی که امام در آن درخواست رفع تنگ دستی می کند، غیرمستقیم به این مضمون اشاره دارد:
وَ لا تَفْتِنِّی بالاِسْتِعانَةِ بِغیرِکَ اِذَا اضْطُرِرْتُ، وَ لا باْلخُضُوعِ لِسُؤالِ غَیرِکَ اِذَا افْتَقَرْتُ.5
و مرا چون بیچاره شوم، به یاری خواستن از غیر خود، و چون فقیر گردم، به فروتنی برای درخواست از غیر خویش، آزمایش مفرما.
همچنین درخواست هایی که امام در مورد سعادت، کمال، قدرت، نعمت و مانند آن از خداوند دارد، همه برخاسته از خوددوستی است و اینکه انسان همیشه به دنبال خوبی ها بوده و از ناراحتی ها و سختی ها گریزان است. پس این ویژگی، امری فطری است و به خودی خود، مطلوب است.
اساسا گرایش خوددوستی، خاستگاه تمام گرایش های دیگر است. به بیان استاد مصباح یزدی، حتی گرایش به خدا و محبت به خدا نیز در این گرایش نهفته است و از رهگذر حب ذات یا خوددوستی، ناآگاهانه نقش خود را ایفا می کند و سبب می شود انسان به مقاصد عالی برسد. البته این مرحله از خدا دوستی، ابتدایی ترین مرحله آن به شمار می رود و مراحل بالاتر که معرفت شهودی است، با آگاهی کامل تر همراه است.6
بنابراین، خوددوستی را باید یکی از ویژگی های مهم انسان دانست که خاستگاه رفتارهای انسانی اوست. خوددوستی، غریزه ای است که اگر به آن توجه شود و در مسیر درستی هدایت شود، منشأ عزت خواهی، کمال جویی و سعادت مندی می شود. در مقابل، اگر به انحراف کشانده شود، روح استکبار و سرکشی بر انسان چیره می شود و به رفتارهای ناپسندی مانند خودخواهی، خودبرتربینی و آزمندی می انجامد.
برچسبها:
از دوستی و ارتباط با انسان های بدکردار و کسانی که از مسیر فرمان بری خداوند بیرون هستند، نهی شده است : «وَ أَلْبِسْ قَلْبِی الْوَحْشَةَ مِنْ شِرارِ خَلْقِکَ ؛ (بار خدایا) دلم را از افراد بد مخلوق خویش (گنه کاران ) برهان».1
«وَ لا مُجامِعَةَ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْکَ ؛ و چنان مکن که با آنان که از تو بریده اند، بپیوندم».2
در برداشتی کلی ، تمام کسانی را که از مسیر فرمان خداوند بیرون هستند، می توان جزو افرادی دانست که از دوستی و هم صحبتی با آنها نهی شده است و چنین افرادی همان بندگان گنه کار هستند که به «شرار خلق» تعبیر شده اند.
در دعاها بعضی ویژگی های این افراد، برجسته تر بیان شده است که باید به آنها دقت شود:
یک ـ دشمنان پیامبر و اهل بیت علیهم السلام
(وَأَعِذْنِی وَذُرِّیتی ) مِنْ شَرِّ کُلِّ ّ مَنْ نَصَبَ لِرَسُولِکَ وَلِأَهْلِ بَیتِهِ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَ الْاِنْسِ .3
(بارخدایا! من و فرزندانم را) از شر هر جن و انسی که برای پیامبرت و خاندانش جنگی (دشمنی ) برپا کرده و آشکار ساخته ... (پناه ده ).
دو ـ بدعت گذاران
(وَ أَکْمِلْ ذلِکَ لِی ) وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ .4
و مرا (ای خدا در این صفات متقین) با فروگذاشتن اهل بدعت... ( به کمال مطلوب برسان).
سه ـ گروه های منحرف
(وَ رَفْضِ ) مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَعِ.5
و مرا (ای خدا در این صفات متقین) در طرد پیروان باورهای از خود درآورده کسان... به کمال مطلوب برسان.
بنا بر این حدیث، انسان باید با افرادی که انواع مدها، لباس ها و اندیشه های انحرافی نظیر بهاییت را تبلیغ می کنند، هرگز رابطه برقرار نسازد.
چهار ـ خوش گذران
(وَ أَعِذْنِی وَ ذُرِّیتِی ) مِنْ شَرِّ کُل ِّ مُتْرِفٍ حَفِیدٍ.6
(بار خدایا! من و فرزندانم را) از شر هر خوش گذران غرق در ناز و نعمت پناه ده .
«مترف» کسی است که در لذت ها و شهوت های دنیا غرق شده است ؛ کسی که خوش گذرانی می کند و نعمت زیاد او را مغرور ساخته است .7
دوستی با افرادی که غرق خوش گذرانی و نعمت های این جهانی هستند، به سبب غرورشان پسندیده نیست؛ زیرا بیم آن می رود که دوست را نیز به این وادی بکشانند.
پنج ـ زشت سیرتان
امام سجاد علیه السلام خطاب به یکی از فرزندانش فرمود:
یا بُنَی ََّ! انْظُرْ خَمْسَةً فَلاتُصاحِبْهُمْ وَ لا تُحادِثْهُمْ وَ لا تُرافِقْهُمْ فِی طَرِیقٍ ، فَقالَ یا أَبَةِ مَنْ هُمْ ؟ قالَ علیه السلام : اِیاکَ وَ مُصاحَبَةَ الکَذّابِ ، فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرابِ یقرِّبُ لَکَ الْبَعِیدَ وَ یبَعِّدُ لَکَ الْقَریبَ وَ اِیاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفاسِقِ فَإِنَّهُ بایعَکَ بِأُکْلَةٍ أَوْ أَقَلَُ ّ مِنْ ذلِکَ وَ إِیاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْبَخِیلِ فَإنَََّهُ یخْذُلُکَ فِی مالِهِ أَحْوَجَ ما تَکُونُ إِلَیهِ . وَ إِیاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ یریدُ أَنْ ینْفَعَکَ فَیضُرُّکَ وَ إِیاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّی وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِی کِتاب ِ اللهِ.8
ای فرزندم ! مواظب پنج گروه باش و با آنان هم نشینی و گفت وگو و دوستی در راهی (و در جهت اهدافت ) مکن! فرزندش گفت : پدرم اینان چه کسانی هستند؟ امام فرمود: برحذر باش از هم نشینی با فردی که بسیار دروغ می گوید؛ زیرا او به منزله سرابی است که راه دور را برای تو نزدیک نشان می دهد و راه نزدیک را برای تو دور جلوه می دهد و از هم نشینی فرد فاسق دوری کن ؛ زیرا بر سر یک لقمه و یا کمتر از آن بر سر تو معامله می کند و از هم نشینی با بخیل و خسیس بپرهیز؛ زیرا او در نهایت حاجت تو به وی، تو را واگذارد. از هم نشینی فرد احمق بپرهیز؛ زیرا او می خواهد به تو سود رساند، ولی ضرر می زند. از هم نشینی با قاطع رحم بپرهیز؛ زیرا در کتاب خداوند (قرآن ) او ملعون معرفی شده است .
برچسبها:
امام سجاد علیه السلام می فرماید: «وَ أَکافِی مَنْ قَطَعَنِی بِالصِّلَةِ؛ (بار خدایا! مرا توفیق ده...) با آن کس که رشته مودّت بریده است، بپیوندم.»1 امام این توصیه را درباره خویشاوندان نمی کند، ولی یکی از موارد برجسته آن ، خویشاوندان است. امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر فرمود: «لا تَقْطَعْ رَحِمَکَ وَ إِنْ قَطَعَکَ؛ با خویشاوندانت قطع رحم نکن ، اگرچه آنان با تو قطع رابطه کردند».2
پیامبر اسلام فرمود:
أَلا أَدُلُّکُمْ عَلی خَیرِ أَخْلاقِ أَهْلِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ : مَنْ عَفا عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ وَ یعْطِی مَنْ حَرَمَهُ .3
آیا شما را به بهترین اخلاق اهل دنیا و آخرت خبر دهم : کسی که فردی را که به او ظلم کرده است، ببخشاید و با آن کس که با او قطع رابطه کرده، ارتباط برقرار سازد و به کسی که او را محروم کرده است، عطا و بخشش کند.
قطع رحم پی آمدهایی دارد که دو مورد آنها را بیان می کنیم :
الف) وبال در دنیا
امام علی علیه السلام فرمود:
ثَلاثُ خِصالٍ لایمُوتُ صاحِبُهُن َّ حَتّی یری وَ بالَهُن َّ: اَلْبَغْی وَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَ الْیمِینُ الْکاذِبَةُ .4
سه خصلت است که صاحب آن نمی میرد تا وبال و سنگینی آن را در این دنیا ببیند: ستم، قطع رحم و قسم دروغ .
ب) بی ایمانی
قطع رحم ، بی ایمانی را به دنبال دارد. در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است : «ما آمَنَ بِاللهِ مَنْ قَطَعَ رَحِمَهُ؛ کسی که قطع رحم کند، به خدا ایمان نیاورده است ».5
صله رحم مستحب است در صورتی که به مرز قطع رحم نرسد، و ملاک قطع رحم آن است که خویشاوندان از این قطع ارتباط ناراحت شوند.
س: فردی از مقام معظم رهبری پرسیده بود که برادرش مقید به مسائل شرعی نیست، از ماهواره استفاده می کند و این فرد نگران تربیت فرزندان خویش در این ارتباط است. آیا جایز است با او قطع رحم نمایم؟
ج: قطع رحم حرام است، ولی صله رحم منحصر در دیدوبازدید نیست، بلکه از راه های دیگر (مانند تلفن، نامه و امثال آن) نیز محقق می شود.6
براین اساس، باید دقت کرد که نیازی نیست انسان به دلیل برخی مسائل مانند پرداخت نکردن خمس، دیدوبازدید خود را قطع کند.
بنا بر استفتایی از مراجع تقلید:
س: رفت وآمد با خانواده ای که خمس پرداخت نمی کنند، چه حکمی دارد؟
ج: معاشرت با آنان اشکال ندارد و اگر یقین نداشته باشد به غذای آنها خمس تعلق گرفته، خوردن آن نیز جایز است و چنانچه احتمال تأثیر بدهد، آنان را ارشاد کند.7
برچسبها:
فرزند باید از دستورهای پدر و مادر پیروی کند، تا آنجا که اگر فرزند را از انجام عمل مستحبی بازدارند و این عمل مستحب موجب آزار یکی از آن دو شود، حرام است. به فتوایی از مقام معظم رهبری توجه کنید:
س: اگر والدین در اعمال مستحبی مثل رفتن به جمکران و... مانع انسان شوند یا به طور کلی در مسئله ای مخالفت کنند و یا به کاری اصرار داشته باشند، اطاعت از آنها واجب است؟
ج: اطاعت از والدین واجب نیست، لکن اذیت کردن آنان حرام است مگر در انجام واجبات و ترک محرمات.1
توضیح: ممکن است یکی از والدین از فرزند بخواهد به جای آب، شربت بخورد، ولی فرزند می داند که با نافرمانی در این مورد، او اذیت نمی شود. اگرچه عمل به توصیه پدر یا مادر مطلوب است، با این سرپیچی، کار حرامی را مرتکب نشده است، ولی اگر احتمال اذیت شدن والدین را بدهد، باید اطاعت کند. پس باید توجه داشت که اگر خواسته ما نیز موجب نارضایتی پدر و مادر باشد، شایسته است خواسته آنان را مقدّم بداریم ، چنان که امام زین العابدین علیه السلام می فرماید:
... حَتّی أوثِرَ عَلی هَوای هَواهُما وَ أَقَدِّمَ عَلی رِضای رِضاهُما.2
... (بارخدایا توفیقم ده) تا خواسته آنها را بر آرزوی خود برگزینم و خشنودی ایشان را بر خشنودی خویش مقدّم دارم.
در این دستور، فقط یک مورد، استثنا شده و آن زمانی است که حرف پدر و مادر با سخن خداوند مخالفت داشته باشد و انجام امر والدین به ترک عمل واجب یا ارتکاب حرام منجر شود. در این مورد، فرزندان باید با احترام به والدین از دستور الهی سرپیچی نکنند، چنان که امام رضا علیه السلام می فرماید:
بِرُّ الْوالِدَینِ واجِبٌ وَ اِنْ کانا مُشْرِکَینِ ، وَ لا طاعَةَ لَهُما فِی مَعْصِیةِ الْخالِقِ .3
نیکی به پدر و مادر واجب است اگرچه مشرک باشند، ولی در معصیت خالق ، از آنان نباید اطاعت کرد.
امام سجاد علیه السلام لزوم پای بندی به دو خصلت نیکی به پدر و مادر و اطاعت از آنها را این گونه بیان می کند:
أَللَّهُم َّ اجْعَلْنِی أَهابُهُما هَیبَةَ السُّلْطانِ الْعَسُوفِ وَ أَبَرُّهُما بِرَّ الْأُمِ ّ الرَّئُوفِ .4
بار خدایا! چنانم کن که هیبت و شکوه پدر و مادرم، همچون شکوه پادشاهان مستبد و خودکامه در دلم جای گیرد و حال آنکه با آنان چون مادری مهربان باشم.
در این فراز، امام به دو کار به ظاهر ضد هم اشاره کرده است تا ضمن آنکه هیبت آنان مانند یک پادشاه در نظرم باشد، مانند فردی بسیار مهربان با والدینم رفتار کنم. این مطلب بسیار زیبا بیان شده و نشان دهنده نهایت اهمیت دو طرف است ؛ یعنی توجه به هیبت و احترام به پدر و مادر و نوعی فاصله گرفتن از ایشان و درعین حال، با آنان بسیار مهربان بودن و به آنها نزدیک شدن.
در فرازی دیگر، شوق فراوان در نیکی به والدین و اطاعت از آنان را با جمله هایی بسیار زیبا و آکنده از محبت بیان می کند:
وَ اجْعَلْ طاعَتِی لِوالِدَی وَ بِرِّی بِهِما أَقَرَّ لِعَینِی مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنانِ وَ أثْلَجَ لِصَدْرِی مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْانِ. 5
بار خدایا! فرمان برداری از پدر و مادر و نیکی و مهربانی مرا در حق ایشان برای من شادی بخش تر از به خواب رفتن بی خوابی کشیدگان و آب سرد نوشیدن جگرسوختگان گردان... .
امام سجاد علیه السلام با این تشبیه ، اهمیت و لزوم اطاعت و نیکی به والدین را بیان می کند که این خدمت باید از نوشیدن آب برای انسان تشنه و خواب به چشمان انسان خسته لذت بخش تر باشد.
نکته ای که باید دقت کرد، این است که اگر به پدر و مادر خود نیکی کردیم، نباید آن را دستاویز منت نهادن و مغرور شدن قرار دهیم.
امام سجاد علیه السلام می فرماید:
... وَ أسْتَکْثِرُ بِرَّهُما بِی وَ إِنْ قَل َّ وَ أسْتَقِل ُّ بِرِّی بِهِما وَ إِنْ کَثُرَ.6
... و نیکویی شان را درباره خود، هرچند اندک باشد، بسیار شمارم و نیکویی خود را درباره آنها هرچند بسیار باشد، کم بدانم.
برچسبها:
احترام و نیکی کردن به پدر و مادر آن قدر در فرهنگ اسلامی اهمیت دارد که در قرآن مجید، بعد از دعوت به توحید، به آن سفارش شده است :
وَ قَضی رَبُّک َ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِِیاه ُ وَ بِالْوَالِدَین ِ إِحْسَاناً. (اسراء: 24)
پروردگارت فرمان قاطع داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید... .
در مقایسه ای کوتاه بین فرهنگ اسلامی و فرهنگ مادی غرب (که متأسفانه تاریکی های آن به کشورهای اسلامی هم رخنه کرده است )، می بینیم که ارزش خانواده در آن کشورها پایین آمده است . نه تنها رابطه عاطفی فرزندان به والدین کم شده، بلکه از آن بدتر، رابطه عاطفی والدین به فرزندان نیز رو به کاهش است ، به گونه ای که عده ای پرورش حیوانات را بر تربیت فرزندان خود ترجیح می دهند.
در این قسمت، با بررسی دعاهای صحیفه سجادیه، اهمیت و جایگاه والای پدر و مادر و لزوم اخلاق پسندیده در برخورد با آنان را تبیین می کنیم .
امام سجاد علیه السلام آن قدر مقام والدین را بالا می داند که برای آشنایی به وظایف خود در مورد آنها، از خداوند یاری می طلبد. این سخن نشان می دهد که ما نیز باید با وظایف و اخلاق پسندیده برخورد با پدر و مادر آشنا شویم:
وُ أَلْهِمْنِی عِلْم َ مُا یجِبُ لَهُما عَلَی إِلْهاماً وَ اجْمَعْ لِی عِلْمِ ذلِک َ کُلِّهِ تَماماً.1
(خدایا) وظیفه ام را نسبت به پدر و مادرم به من الهام کن و همه دانش خدمتگزاری به آن دو را به من بیاموز.
امام سجاد علیه السلام در جای دیگر بیان می دارد که ادای حق پدر و مادر از توان فرزند خارج است :
هَیهَاتَ ما یسْتَوْفِیانِ مِنِّی حَقَّهُما وَ لا أُدْرِکُ ما یجِبُ عَلَی َّ لَهُما وَ لا أَنَا بِقاضٍ وَظَیفَةَ خِدْمَتِهِما.2
نه! هرگز نتوانند همه حقی را که بر گردن من دارند، به تمامی استیفا کنند و من نیز آن سان که شایسته آنهاست، هرگز نتوانم حقشان را بشناسم و هرگز نتوانم حق خدمتشان را به جای آورم .
و با این همه، از خداوند می خواهد که از آنان تشکر کند و به آنان پاداش دهد:
أَللّهُم َّ اشْکُرْ لَهُما تَرْبِیتِی وَ أَثِبْهُما عَلی تَکْرِمَتِی .3
خدایا آنان را به پاس تربیت و پرورش من، پاداش نیکو عطا کن و در برابر گرامی داشت من، از پاداشی شایسته برخوردارشان فرما.
در توضیح شکر خداوند از بندگان باید گفت: «شکر از جانب خداوند، جزا دادن اوست و این به دلیل انجام طاعات خداوند است که با ثواب های بزرگ از جانب پروردگار همراه می شود ».4
پس تشکر خداوند از پدر و مادر اهمیت و جایگاه آنان را می رساند، ولی فرزندان نسبت به والدین چه رفتاری باید داشته باشند؟
برچسبها:
برچسبها:
گفتار زیر درباره یکى از چکادهاى سر به فلک کشیده جهان هستى، امام سجاد علیهالسلام است. اایشان در برابر شدیدترین تندباد حادثهها، استوار بر جاى ایستادند و تازیانه خونبارترین پیشامدها، چون عاشورا و گردباد تلخترین روزگاران، مانند دوران اسارت، آسیبى به شکوه شان نرساند. قرنهاست که چشمانداز زیباى بلنداى ایشان، همچنان، چشمها را مىنوازد و به قلبها استوارى و به دلها جرئت مىبخشد.
زین العابدین علیهالسلام ، قهرمان معنویت است، به گونهاى که وقتى انسان به او مىنگرد، به حقیقت اسلام، نگاه مىکند. نمازهایش، پرواز روح به سوى خدا بود و با همه وجود در پیشگاه پروردگارش آماده مىشد. آن حضرت، پیک محبت بود؛ هر جا غریب و تهىدست و بینوایى را مىدید که دیگران به او توجه ندارد، به او محبت مىکرد و به خانه خودش مىآورد. روزى گروهى از جُذامىها را دید که همه آنها را از خود مىراندند. آن حضرت آنها را به خانه فرا خواند و از ایشان پرستارى کرد. خانه امام زینالعابدین علیهالسلام ، پناهگاه مسکینان، یتیمان و بیچارگان بود. «وقتى شورشیان، بنىامیه را از مدینه بیرون کردند، مروان که خود از دشمنان امام بود، از امام خواهش کرد که همسر و خانواده او در خانه و پناه آن حضرت باشند و امام نیز با بزرگوارى پذیرفت. بدینگونه، در روزهایى که مدینه دستخوش قتل و غارت بود، خانه امام، پناهگاه پناهندگان بود و خانوادههاى فراوانى به آستان آن حضرت پناه آوردند و امام نیز تا پایان درگیرىهاى خونین از آنان پذیرایى کرد».
ز رنج آرد به راحت، مردمان را
نشاند فتنه دور زمان را
همه راحت بُوَد بر خلق، بىرنج
وجودش خلق را شادى است چون گنج
برچسبها:
برچسبها: