امروز:
مقام معظم رهبری :
رايانه‌ها و ارتباطات اينترنتى و فضاى مجازى و سايبرى فرصت فوق‌العاده‌اى است؛ مبادا اين فرصت ضايع شود

وظیفه عالمان ایستادگی در برابر خودکامگی افسارگسیخته حاکمان و راهنمایی مردم و پرهیز دادن آنان از گناهان است. در این میان، وقتی عالمان، وظیفه خود را نشناسند و به جای انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، با حاکمان فاسق و فاسد هم نشین گردند، وضعیت توده مردم از آنچه گذشت، بهتر نخواهد بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است:
دو گروه از امتم اگر اصلاح شوند، امتم اصلاح پذیرند و اگر آنان فاسد شوند، امتم نیز (به پیروی از آنان) فاسد گردند. آنان عالمان و حاکمان هستند.
1
بنابراین، فساد و تباهی مردم در عصر اموی بیش از آنکه متأثر از حاکمان باشد، از عالمانی تأثیر می پذیرفت که به دربار حاکمان جور روی آوردند و توجیه گر اعمال زشت آنان شدند. ابوعامر شعبی به خدمت حاکمان فاسقی، مانند عبدالملک بن مروان و حجاج در آمد و توجیه گر کردار زشت آنان شد.2 محمد بن مسلم بن شهاب زهری نیز از عالمان دربار عبدالملک و پسرش بود3 و دین خود را به دنیای حاکمان جور فروخت. ابوحازم که یکی از یاران و اصحاب پیامبر بود، در حضور سلیمان بن عبدالملک خطاب به زهری چنین گفت: «تا زمانی که بنی اسرائیل بر طریق درست بودند، حاکمان همواره خود را محتاج به عالمان می دانستند و عالمان برای حفظ دینشان از حاکمان گریزان بودند، ولی وقتی دیده شد که گروهی از مردمان پست، علم را فرا گرفتند و سراغ حاکمان رفتند، حاکمان، خود را از عالمان (عامل و درستکار) بی نیاز دیدند. در نتیجه، همه مردم (از حاکمان و توده مردم) به گناه روی آوردند. ازاین رو، (در گناهان) سقوط کردند و هلاک شدند. حال اگر این عالمان (حاضر)، علم خود را (از دنیاطلبی) حفظ می کردند، حاکمان از آنان حساب می بردند و بزرگشان می داشتند. زهری گفت: گویا منظورت من هستم. ابوحازم گفت: همین که شنیدی».4
کار این گونه عالمان به همین جا پایان نپذیرفت، بلکه به توجیه رفتار ناپسند حاکمان ستمگر و مردم زمانه خود پرداختند و گفتند:
لا تَضُرُّ مَعَ الْإیمانِ مَعْصیةٌ کَما لا تَنفعُ مَعَ الْکُفرِ طاعَةٌ.
5
با ایمان (لفظی و زبانی) هیچ گناهی ضرر نمی رساند؛ هم چنان که با کفر هیچ طاعتی مفید نیست.
این گروه از عالمان که به «مرجئه» معروف بودند، توجیه گر جنایت های امثال عبدالملک بن مروان و حجاج و فساد و تباهی توده مردم شدند و تا حدی نیز موفق گشتند. ذهبی شافعی از قول عالم زاهد، طاووس یمانی نقل می کند که می گفت: «من از برادران (مرجئه) عراقی خود درشگفتم که چگونه حجاج را مؤمن می دانند.» ذهبی در توضیح کلام طاووس می نویسد: «وی به مرجئه عراق اشاره دارد. همانان که عقیده داشتند حجاج با آن همه شقاوت و خون ریزی و دشنام به صحابه مؤمن، کامل الایمان است».

وظیفه عالمان ایستادگی در برابر خودکامگی افسارگسیخته حاکمان و راهنمایی مردم و پرهیز دادن آنان از گناهان است. در این میان، وقتی عالمان، وظیفه خود را نشناسند و به جای انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، با حاکمان فاسق و فاسد هم نشین گردند، وضعیت توده مردم از آنچه گذشت، بهتر نخواهد بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است:
دو گروه از امتم اگر اصلاح شوند، امتم اصلاح پذیرند و اگر آنان فاسد شوند، امتم نیز (به پیروی از آنان) فاسد گردند. آنان عالمان و حاکمان هستند.
1
بنابراین، فساد و تباهی مردم در عصر اموی بیش از آنکه متأثر از حاکمان باشد، از عالمانی تأثیر می پذیرفت که به دربار حاکمان جور روی آوردند و توجیه گر اعمال زشت آنان شدند. ابوعامر شعبی به خدمت حاکمان فاسقی، مانند عبدالملک بن مروان و حجاج در آمد و توجیه گر کردار زشت آنان شد.2 محمد بن مسلم بن شهاب زهری نیز از عالمان دربار عبدالملک و پسرش بود3 و دین خود را به دنیای حاکمان جور فروخت. ابوحازم که یکی از یاران و اصحاب پیامبر بود، در حضور سلیمان بن عبدالملک خطاب به زهری چنین گفت: «تا زمانی که بنی اسرائیل بر طریق درست بودند، حاکمان همواره خود را محتاج به عالمان می دانستند و عالمان برای حفظ دینشان از حاکمان گریزان بودند، ولی وقتی دیده شد که گروهی از مردمان پست، علم را فرا گرفتند و سراغ حاکمان رفتند، حاکمان، خود را از عالمان (عامل و درستکار) بی نیاز دیدند. در نتیجه، همه مردم (از حاکمان و توده مردم) به گناه روی آوردند. ازاین رو، (در گناهان) سقوط کردند و هلاک شدند. حال اگر این عالمان (حاضر)، علم خود را (از دنیاطلبی) حفظ می کردند، حاکمان از آنان حساب می بردند و بزرگشان می داشتند. زهری گفت: گویا منظورت من هستم. ابوحازم گفت: همین که شنیدی».4
کار این گونه عالمان به همین جا پایان نپذیرفت، بلکه به توجیه رفتار ناپسند حاکمان ستمگر و مردم زمانه خود پرداختند و گفتند:
لا تَضُرُّ مَعَ الْإیمانِ مَعْصیةٌ کَما لا تَنفعُ مَعَ الْکُفرِ طاعَةٌ.
5
با ایمان (لفظی و زبانی) هیچ گناهی ضرر نمی رساند؛ هم چنان که با کفر هیچ طاعتی مفید نیست.
این گروه از عالمان که به «مرجئه» معروف بودند، توجیه گر جنایت های امثال عبدالملک بن مروان و حجاج و فساد و تباهی توده مردم شدند و تا حدی نیز موفق گشتند. ذهبی شافعی از قول عالم زاهد، طاووس یمانی نقل می کند که می گفت: «من از برادران (مرجئه) عراقی خود درشگفتم که چگونه حجاج را مؤمن می دانند.» ذهبی در توضیح کلام طاووس می نویسد: «وی به مرجئه عراق اشاره دارد. همانان که عقیده داشتند حجاج با آن همه شقاوت و خون ریزی و دشنام به صحابه مؤمن، کامل الایمان است».

 

 


برچسب‌ها: مقالات


تاریخ : [ دوشنبه 1394/11/26 ] [ ] | نویسنده : [ رسول گلی زاده ]




تمامی حقوق مطالب، برای پایگاه قبله اهل سجود محفوظ است.

X