«خوف و رجا» از دیگر ویژگی های انسان و مبانی تربیتی صحیفه سجادیه است. این دو ویژگی در تمام انسان ها صرف نظر از دین، نژاد، جنس و ملیت آنها دیده می شود؛ زیرا انسان از همان اوان کودکی، ترس و امید را تجربه می کند. این دو ویژگی با فطرت او عجین شده است و به تعبیری همراه کودک زاده می شوند. موضوع ترس و امید از موضوع های مورد علاقه روان شناسان است و درباره آن پژوهش های گسترده ای صورت گرفته است.
نخست آنچه کودک از آن می ترسد یا به آن امیدوار است، امور ابتدایی و ساده مانند تاریکی، تنهایی، سقوط، راحتی، گرم شدن و نوازش است، ولی با رشد جسمانی کودک و سپس رشد شناختی و عاطفی وی، مصداق های ترس و امید نیز در او عوض می شود. انسان بزرگ سال شاید از تاریکی و تنهایی نترسد، ولی مرگ، شکست و رسوایی باعث ترس و وحشت او خواهد شد. شاید دیگر منتظر خوشی دامن مادر و نوازش او نباشد، ولی به مقام و موقعیت و قدرت، وابسته و امیدوار است.1
مصداق های ترس و امید بسته به سطح ادراک و شناخت انسان و میزان رشد هیجان عاطفی او تغییر می یابد. در همین زمینه، دین در تعریف مصداق های واقعی ترس و امید برای انسان نقش بسزایی دارد.
برای توضیح این مطلب، به تبیین این دو مفهوم و بیان دیدگاه صحیفه سجادیه در این باره می پردازیم:
برچسبها:
یکی دیگر از ویژگی های انسان که از مبانی تربیتی صحیفه سجادیه به شمار می آید، «گرایش به جاودانگی» است. انسان در شرایط طبیعی می خواهد جاودانه باشد و تا ابد باقی بماند. حتی در مواردی که از سختی ها به تنگ آمده است و برای مثال، مرگش را از خدا می خواهد، به گونه ای، خلاصی از درد و بقای لذت را می جوید.
گرایش به جاودانگی، گرایشی فطری و طبیعی است که در نهاد و سرشت انسان قرار داده شده است و در اختیار انسان نیست.1 آنچه در زمینه این گرایش در اختیار انسان قرار دارد، جهت دادن به آن، تعیین مصداق برای آن، پی آمدهای آن و نوع رفتاری است که انسان تحت تأثیر آن برمی گزیند. این امور به سبب ویژگی اختیاری بودنشان، در حوزه تعلیم و تربیت قرار می گیرند.
امام سجاد علیه السلام در دعاهای زیادی مانند: «دعا برای فرزندان»، «دعا هنگامی که روزی بر آن حضرت تنگ می شد» و برخی دعاهای دیگر، به این ویژگی انسان اشاره کرده است. از جمله در دعای بیست و پنجم، امام با دعا برای فرزندان و درخواست بقا و طول عمر برای آنها، از خداوند می خواهد:
بار خدایا! بر من منت گذار و نعمت عطا فرما با زنده ماندن فرزندانم.2 بار خدایا! عمرشان را برای من دراز گردان و مدت زندگی شان را زیاد کن.3
امام در این فرازها، بقای عمر فرزندان را از درگاه الهی می خواهد و این به سبب «گرایش به جاودانگی» است که در سرشت انسان وجود دارد.
بنابراین، ویژگی جاودانگی خواهی، یکی از مبانی تربیتی در صحیفه سجادیه به شمار می رود؛ زیرا خاستگاه بسیاری از رفتارهای پسندیده، مانند بندگی خدا، به جا آوردن رفتارهای نیک برای عالم آخرت و از میان رفتن رفتارهای ناپسندی همچون آرزوهای دراز، آزمندی و گناهان زیاد در انسان است.
برچسبها:
یکی دیگر از مبانی تربیتی صحیفه سجادیه، انگیزه «خداخواهی و خداجویی» است. این ویژگی به صورت فطری در نهاد همه انسان ها وجود دارد. امام سجاد علیه السلامدر نخستین دعای صحیفه سجادیه به فطرت خداجوی انسان اشاره می کند:
به قدرت خود، آفریدگان را آفرید و آنان را به خواست خویش به وجود آورد؛ بی آنکه از روی نمونه ای باشد. سپس آنان را در راه خواست خویشتن روان گردانید و در راه دوستی به خود برانگیخت.1
شهید مطهری تأکید دارد که مفاد عبارت آخر دعا این است که تمام این حرکت ها و تکاپوی خلق، چه بفهمند و چه نفهمند، در طریق محبت خداست. حتی انگیزه اصلی آن که غیرخدا را می جوید، جست وجوی خداست، ولی در مصداق اشتباه کرده است.2
فرمایش امام سجاد علیه السلام درباره خداجویی، در واقع تفسیری است برای سخن قرآن در مورد فطری بودن گرایش خداخواهی که آیه شریفه فطرت بر آن تأکید دارد. خداوند متعال می فرماید:
پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسان ها را بر آن آفریده است. دگرگونی در آفرینش الهی نیست. این است آیین استوار، ولی بیشتر مردم نمی دانند. (روم: 30)سیری است برای سخن قرآن در مورد فطری بودن گرایش خداخواهی که آیه شریفه فطرت بر آن تأکید دارد. خداوند متعال می فرماید:
پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسان ها را بر آن آفریده است. دگرگونی در آفرینش الهی نیست. این است آیین استوار، ولی بیشتر مردم نمی دانند. (روم: 30)
برچسبها:
فروتنی در برابر والدین اهمیت زیادی دارد که یکی از جلوه های ویژه آن نرم خویی است. امام سجاد علیه السلام از خداوند می خواهد که با پدر و مادر نرم خو باشد و در نهایت تواضع ، با آنان صحبت و رفتار کند:
أللَّهُم َّ خَفِّضْ لَهُما صَوْتِی وَ أطِبْ لَهُما کَلامِی وَ ألِنْ لَهُما عَرِیکَتِی .1
بار خدایا! صدایم را در برابر ایشان آهسته و سخنم را خوشایند و خویم را نرم گردان .
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه «وَاخْفِض ْ لَهُمَا جَنَاح َ الذُّل ِّ مِن َ الرَّحْمَة ِ» (اسراء:24) می فرماید:
لا تَمْلَأ عَینَیکَ مِنَ النَّظَرِ إِلَیهُما إِلاّ بِرَحْمَةٍ وَ رِقَّةٍ وَ لاتَرْفَعْ صَوْتَکَ فَوْقَ أصْواتِهِما وَ لایدَکَ فَوْقَ أیدِیهِما و لا تَتَقَدَّمْ قُدّامَهُما.2
خیره به آنها نگاه نکن، مگر از روی محبت و صدایت را از آنان بلندتر نکن و دستت را بالای دست آنان مبر (کاری را از آنان جلوتر انجام نده ) و قدمت از آنان جلوتر نباشد.
از این فراز استفاده می شود که نه فقط فحش دادن ، کتک زدن و دیگر بی احترامی ها به والدین ممنوع است، بلکه به تعبیر قرآن کریم ، باید با سخن لطیف و بزرگوارانه با آنان سخن گفت. این نکته از نظر معنا به این آیه نزدیک است:
... فَلاَ تَقُل لَهُمَا اُف ٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ لَهُمَا قَوْلاً کَرِیماً. (اسراء: 23)
... به آنان اف نگو (کمترین اهانتی به آنها روا مدار) و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و بزرگوارانه به آنها بگو.
برچسبها:
شخصی به حضور امام سجاد (ع) آمد، و نسبت به آن حضرت جسارت کرده و سخنان درشت و ناسزا گفت . امام سجاد (ع) سکوت کرد، و هیچ سخنی به او نگفت ، او رفت (با توجه به اینکه آن شخص در یک جریان شخصی نسبت به امام ناراحت شده بود، و مربوط به کیان دین نبود). امام به همراهانش فرمود: شنیدید که این مرد، با من چگونه برخورد کرد؟ اینک دوست دارم ، با من نزد او برویم تا بنگرید جواب او را چگونه خواهم داد؟. همراهان با امام حرکت کردند، شنیدند که آن حضرت در مسیر راه ، مکرر این آیه را می خواند: والکاظمین الغیظ: از ویژگی های پرهیزکاران این است که ، خشم خود را فرو می برند (آل عمران - 134). همراهان دریافتند که امام با او برخورد شدید نخواهد کرد.
وقتی امام سجاد (ع) به در خانه او رسید، او را صدا زد، او از خانه بیرون آمد، در حالی که تصور می کرد با برخورد شدید امام ، روبرو خواهد شد، برخلاف انتظار شنیدند امام (ع) به او فرمود: برادرم ! اگر آنچه به من گفتی ، در من وجود دارد، از درگاه خدا، طلب آمرزش می کنم ، و اگر در من وجود ندارد، از خدا می خواهم که تو را بیامرزد. آن مرد بین دو چشم امام را بوسید و عرض کرد: آنچه گفتم در وجود تو نیست بلکه من به آن سزاوارترم.
منبع: داستان دوستان
برچسبها:
امام سجاد(ع) مظهر کامل و تمام مکارم اخلاقی است. آن حضرت(ع) همان گونه که در عبادت و بندگی خداوند اهتمامی بسیار داشت به گونه ای که در میان معصومان(ع) به فضیلت زین العابدین و سجاد شناخته شده، همچنین در سیره اجتماعی اش چنان بود که به بزرگواری اخلاقی معروف شده است.
امام زین العابدین، چنان که خود تجسم اخلاق و مکارم آن بود، زبان گویای مکارم اخلاقی نیز بود و آنچه خود در کمالش دارا بود، دیگران را بدان به قول و عمل دعوت می کرد.
نویسنده در این مطلب، گوشه ای از مکارم اخلاقی آن حضرت را در سنت و سیره اش توصیف کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
اخلاق، نماد عقل و دین
برای هر چیزی نشانه ای است. شناخت ماهیت و حقیقت بسیاری از امور، سخت و دشوار است. این دشواری از چند جهت است؛ از جمله این که انسان احاطه علمی به تمام چیزها ندارد و تنها اندک دانش و ابزار شناختی در اختیار دارد. هر چند که انسان می تواند با بهره گیری درست از همین ابزار شناختی و عمل براساس محتوا و مفاد آن، دریچه ای دیگر به سوی حقیقت بگشاید و در نهایت به علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین برسد و ملکوت و حقیقت چیزها را بشناسد و فهم نماید.
امام زین العابدین در یک روایت به این نکته توجه می دهد که انسان باید براساس آنچه شناخت و علم دارد عمل کند؛ چرا که اگر براساس مبانی، بینش ها و شناخت های خویش عمل نکند، اندک اندک قلب، نابینا می شود و قوت ادراکی و فهم خود را از دست می دهد. اما زین العابدین(ع) هنگامی که با پرسشهایی از طرف شخصی رو به رو شد، به آنها پاسخ می دهد؛ ولی شخص می رود و برمی گردد تا پرسشهای تازه ای را مطرح سازد. امام به شخص می فرماید: در انجیل آمده است که تا زمانی که به علمی عمل نکردید، علم دیگری را نخواهید، چرا که اگر به علمی عمل نشود، جز کفر نمی افزاید و جز از خدا دورتر نمی گرداند. (اصول کافی، ج 1، ص کتاب فضل العلم، باب استعمال العلم، حدیث4)
برچسبها:
امام سجّاد(ع) در عین آن که زینت عبادت کنندگان، بزرگمرد عبادت، عرفان و سجده بود، مجاهد بزرگ فیسبیلاللّه بود، او در عین آن که کانون علم و اندیشه و معرفت بود، تواضع ویژهای داشت، و در عین آن که شکوه و جلال و ابّهت خاصی داشت، دارای حلم و بردباری و سعه صدر مخصوصی بود، و در یک کلمه کانون همه کمالات انسانی و ارزشهای والای معنوی، و زیبنده این شعر معروف بود که:
آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری
رخ زیبا ید بیضا دم عیسی داری
در این گفتار برآنیم تا به چند نمونه از رفتار آن حضرت زندگی اشاره کنیم، به این امید که درسهای سودمند زندگی سالم و سازنده را از شیوه زندگی درخشان آن بزرگمرد فضایل بیاموزیم:
زینت پرستش کنندگان الهی
آن حضرت با عنوان زینالعابدین و سجّاد خوانده میشود، چرا که او قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجدههای طولانی او، هر بیننده را به سوی خدا و پرستش خدا جذب میکرد.
خداوند در حدیث لوح ـ که آن نامهای از سوی خدا به پیامبر اکرم(ص) است ـ او را چنین معرّفی کرده است: «سَیِّدُ الْعابِدِینَ وَ زَیْنُ اَوْلِیائیَ الْماضِینَ1؛ او آقای عبادت کنندگان و زینت اولیای پیشین من است.»
یوسف بن اسباط میگوید، پدرم گفت: نیمههای شب به مسجد رفتم، جوانی را که به سجده افتاده بود دیدم که چنین با خدا راز و نیاز میکرد: «سَجَدَ وَجْهِی مُتَعَفَّراً فِیالتُّرابِ لِخالِقی وَ حَقٌّ لَهُ؛ صورتم خاک آلود، برای آفریدگارم سجده کرد، که خداوند سزاوار سجده است.»
برچسبها:
در ولادت حضرت اختلاف است و شاید اصحّ اقوال، نیمه جمادى الاوّل سال 36 یا پنجم شعبان 38 ه . باشد.
مادر ایشان «شهربانویه» دختر یزدگرد، پادشاه ایران1 مىباشد.
در کتب تاریخ، نام مادر امام چهارمعلیه السلام مورد اختلاف است و علاوه بر «شهربانو» به دوازده صورت دیگر نیز آمده است؛ همچون: شاه زنان، جهان شاه، شهرناز، خوله، جهان بانو و سلافه.
مدت عمر آن حضرت 57 سال و امامتش 35 سال، در کربلا 23 ساله بود. وفات وى به سال 95 یا 94 هجرى و محلّ دفنش قبرستان بقیع مىباشد.
ابن عباس مىگوید: حضرت رسولصلى الله علیه وآله وسلم فرمود: در روز قیامت منادى ندا مىکند: کجاست زینالعابدین؟ پس گویا مىبینم فرزندم على بن الحسین در آن هنگام با تمام وقار، صفوف اهل محشر را بشکافد و بیاید.
آن حضرت را ذوالثفنات مىگفتند زیرا بر اثر کثرت سجده، پیشانى و دو کف دست و زانوهاى وى پینه مىبست و سالى دوبار آنها را مىبریدند.
در قرائت حمد به آیه «مالک یومالدین» که مىرسید، بسیار تکرار مىنمود و چون به سجده مىرفت، سر برنمىداشت تا عرق مبارکش جارى مىشد. شبها را به عبادت مىگذراند و روزها روزه دار بود. چون ماه رمضان مىشد، تکلّم نمىکرد مگر به دعا و تسبیح و استغفار. آن حضرت بر تربت امام حسینعلیه السلام سجده مىکرد.
برچسبها:
یکى از وظایفى که بر عهده شیعیان نهاده شده، «شناخت پیشوا و رهبر» مىباشد. در یک نگاه کلّى دو راه براى شناخت امام وجود دارد: از دیدگاه احادیث اهل تشیّع و از دیدگاه احادیث اهل تسنّن. در این نوشتار سعى شده از دیدگاه اهل سنّت گوشهاى از شخصیت ممتاز امام زین العابدینعلیه السلام به پیشگاه شما سروران گرامى تقدیم شود.
«ذهبى» دودمان آن حضرت را این گونه مىنویسد: على فرزند حسین فرزند على بن ابى طالب فرزند عبد المطلب فرزند هاشم فرزند عبد مناف مىباشد.1
کنیه ایشان ابوالحسن، ابوالحسین، ابو محمّد و ابو عبداللّه است.2
لقب ایشان زین العابدین، سجّاد، هاشمى، علوى، مدنى، قرشى، على اکبر3 و برخى ایشان را على اصغر4 دانستهاند.
به ایشان «ابن الخیرتین» نیز مىگویند، به خاطر این که پیغمبر فرمود: خداوند متعال از میان بندگان خود، دو گروه را برگزیده است؛ از میان عرب، قریش و از عجم، فارس را برگزید.5 پدر بزرگوار امام سجّاد از قریش و مادر ایشان از ایران مىباشد، لذا به ایشان فرزند دو خیر مىگویند.
«ذوالثَّفنات» لقب دیگرى است که به آن حضرت دادهاند. چرا که ایشان بر اثر عبادت و نماز بسیار، جایگاههاى سجدهاش همانند زانوى شتر پینه بسته بود.6
برچسبها:
گذری بر زندگانی امام سجاد علیه السلام
چهارمین اختر آسمان امامت و ولایت ، در پنجم شعبان المعظم سال 38 هجری در مدینه دیده به جهان گشود. نام آن بزرگوار علی ، کنیهٔ ایشان ابومحمّد [ و ابوالحسن ثانی است. القابشان نیز زین العابدین ، سجّاد ، سید العابدین ، زکی ، امین و ذو الثّفنات میباشد.. پدر بزرگوارش امام حسین علیه السلام و مادرش شهربانو دختر یزدگرد پادشاه ایران بود.
برچسبها: